جدول جو
جدول جو

معنی خایه گیرک - جستجوی لغت در جدول جو

خایه گیرک
(یَ / یِ رَ)
تصغیر ’خایه گیر’ است که رتیلا باشد. (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خانه گیر
تصویر خانه گیر
گیرندۀ خانه
خانه گیر شدن: گیرندۀ خانه شدن، خانه ای را اشغال کردن در بازی برای مثال عشقت چو در سراچۀ دل خانه گیر شد / زاین پس برون شود خرد از وی به اضطرار (ابن یمین - ۲۴۲)
فرهنگ فارسی عمید
(یَ / یِ)
جانوری است شبیه بعنکبوت که لعاب او مردم را هلاک سازد و به عربی رتیلا خوانند. (برهای قاطع) (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 362) (ناظم الاطباء). دلمه. دلمک. غنده. (فرهنگ جهانگیری). آبخورک. خایه گزک
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ)
عمل گرفتن خامه از شیر.
- ماشین خامه گیری، ماشینی است که با حرکت دورانی ذرات خامه و چربی را از شیر جدا میکند
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ نَ / نِ)
خایه ریز است که خاگینه باشد و خاگینه مخفف ’خایه گینه’ است. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (برهان قاطع). طباهجه. (دهار). رجوع به ’خاگینه’ و ’خایه ریز’ شود
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
عمل خانه گیر در بازی نرد. عمل بازی چهارم از هفت بازی نرد
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ گَ زَ)
کژدم اهوازی که آنرا بتازی رتیلا گویند. (آنندراج). قسمی از عنکبوت. (ناظم الاطباء) ، جانوری که می چسبد بر خایۀ حیوانات و خون آنرا می مکد. (ناظم الاطباء). کرمکی است با خایۀ سگ و دیگر چارپایان بچسبد و خون آنها بمکد و ظاهراً کنه عبارت از آنست. (از آنندراج) :
آفت خایه همچو خایه گزک.
شرف الدین شفائی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِگَ)
بسیار خایه کننده. بیوض. (زمخشری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خانه گیر
تصویر خانه گیر
گیرنده خانه، جایگیر متمکن، بازی چهارم از هفت بازی نرد
فرهنگ لغت هوشیار
ماهیگیر کوچک، نوعی پرنده
فرهنگ گویش مازندرانی